
برای شادی روح شهدا و امام شهدا صلوات
چهارده سال بیشتر نداشت. برای جبه رفتن اقدام کرد ولی قبول نمی کردند. با لاخره با دست بردن در شنا سنا مه راهی منطقه شد. نوزده سالگی برای آخرین بار اعزام شد.
رفته بود کلی تسبیح و.... برای دوستانش خریده بود.مادرش گفته بود:چیکار می کنی ?تو بعدها خرج داری زندگی باید تشکیل بدی,خونه می خوای و....
گفته بود: خونه من یک متر جا هست که نه آهن می خواد نه گچ! بالاخره خدا حافظی کردو رفت.
از نیرو های واحد تخریب لشکر علی ابن ابی طالب بود.عملیات کربلا چهار آخرین عملیات او بود.دوستانش می گفتند به سختی مجروح شد وپیکرش جاماند.
محمد رضا شفیعی به جرگه شهدای گمنام پیوست. برخی می گفتند او اسیرشده چون دوستانی که کنار او بودند همگی اسیر شدند. اما خانواده چشم انتظار او بود.
آزادگان به میهن بازگشتند اما خبری از او نشد. یکی از آزادگان گفته بود:ما دیدیم که محمد رضا اسیر شد اما خبری از او نداریم.
ناله ها و گریه های خانواده بیشتر شده بود. همه آرزو داشتند خبری از گمشده شان به دست آورند.
سال هشتاد عراق و ایران برای تبادل اجساد توافق کردند.مرداد٨١ خبر باز گشت پیکر محمد رضا اعلام شد.خبر خیلی عجیب بود. پیکر محمد رضا بعد از ١۶ سال سالم است!!
او در کربلای چهار مجروح و سپس اسیر می شود.یازده روز او را به همین وضع نگه می دارند.بعد می گویند:باید به امام توهین کنی.او هم فریاد می زند: مرگ بر صدام.
بعثی ها آنقدراو را می زنند تا به شهادت می رسد.پیکراو را در قبرستانی در نزدیکی کربلا به خاک می سپارند.حالا بعد از ١۶ سال پیکر او را از خاک خارج کرده اند.بدن او سالم مانده.گویی که او خواب رفته است!
بعثی ها سه ماه پیکر او را زیر آفتاب انداختند تا پوسیده شود.آهک و دیگر مواد فاسد کننده بر بدنش ریختند اما بدنش همچنان سالم مانده بود.فرمانده عراقی که پیکر او را تحویل می داد گریه می کرد. می گفت:خدا از سر تقصیرات ما بگذرد.وقتی شهید محمد رضا شفیعی را داخل قبر قرار دادند فرمانده اش صحبت کرد و گفت:نماز شب این شهید هیچگاه ترک نمی شد. همیشه غسل جمعه را انجام می داد.
وقتی برای امام حسین گریه می کرد قطرات اشک خود را به صورت و سینه و محاسنش می مالید.راز سالم ماندن پیکر این شهید اینهاست.
خدا خواست محمد رضا شفیعی از گمنامی خارج شود تا برای همیشه تاریخ سندی باشد بر حقا نیت یاران مظلوم حضرت روح الله
محمد رضا در گلزار شهدای علی ابن جعفر قم آرمیده است.

نظرات شما عزیزان: